اوحدی_دیوانرباعی ها (فهرست)

رباعی شمارهٔ 18

1. از لعل تو کام دل و جان نتوان خواست

2. فاشش نتوان گفت و نهان نتوان خواست

3. پرسش کردی به یک زبانم شب دوش

4. و آن عذر کنون به صد زبان نتوان خواست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
* که خاک میکده عشق را زیارت کرد
شعر کامل
حافظ
* من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
* جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
شعر کامل
سعدی