اوحدیمنطق العشاق (فهرست)

شمارهٔ 12-حکایت

1. شبی پروانه‌ای با شمع شد جفت

2. چو آتش در فتادش خویش را گفت

3. که: پیش از تجربت چون دوست گیری

4. بنه گردن، که پیش دوست میری

5. سخن در دوستداری آزمودست

6. کزیشان نیز ما را رنج بودست

7. دل من زان کسی یاری پذیرد

8. که چون در پای افتم دست گیرد

9. درین منزل نبینی دوستداری

10. که گر کاری فتد آید به کاری

11. چنین‌ها دوستی را خود نشاید

12. که اندر دوستی یک هفته پاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر خود ساقی خود بوده ای ای شاخ گل امشب؟
* که آتش می زند در خار مژگان ارغوان تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو سوفارش آمد بپهنای گوش
* ز شاخ گوزنان برآمد خروش
شعر کامل
فردوسی
* قاعدهٔ قد تو فتنه به پا کردن است
* مشغلهٔ زلف تو بستن و واکردن است
شعر کامل
فروغی بسطامی