اوحدیمنطق العشاق (فهرست)

شمارهٔ 31-شنیدن عاشق سخن معشوق را

1. برید دوست چون آورد نامه

2. درید آن عاشق از اندوه جامه

3. سلامی دید، دور از هر سلامت

4. حدیثی سر به سر جنگ و ملامت

5. بدانست از سواد نامهٔ دوست

6. فراغ خاطر خود کامهٔ دوست

7. به دل گفتا: بکن زین کار دندان

8. جفا بر خود مکن چندین که چندان

9. دل آن بی‌وفا در بند ما نیست

10. دگر بارش سر پیوند ما نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست
* و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
شعر کامل
حافظ
* سزای خدمت شایسته است لطف چه منت
* ز خدمتم خجل و حقگزار خدمت خویشم
شعر کامل
وحشی بافقی
* کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
* عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
شعر کامل
حافظ