عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 165

1. ذوق در خاک تپیدن اگر از دل برود

2. تا ابد کشته ی زار از پی قاتل برود

3. به وداعی که مرا می بری ای دل بگذار

4. که بمیرم من و جان از پی محمل برود

5. بحر عشق است و به هر گام هزاران گرداب

6. این نه بحریست کزو کشته به ساحل برود

7. گر بمیرم بنما چهره به من روز وصال

8. حسرت روی تو حیف است که از دل برود

9. چاره ی کار به تدبیر نیامد، هیهات

10. کو رسولی که بر جادوی بابل برود

11. آید انگشت گزان روز جزا در محشر

12. آن که ابله به جهان آید و عاقل برود

13. تا به زانو به گل از گریه فرو شد عرفی

14. ور چنین گریه کند تا مژه در گل برود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
* که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
شعر کامل
سعدی
* رای روشن ز بزرگان کهنسال طلب
* آبها صاف در ایام خزان می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* از دورویان در جهان آثار یکرنگی نماند
* کاش زین گلزار این گلهای رعنا کم شود
شعر کامل
صائب تبریزی