غزل شمارهٔ 173
1. درد کیشان همه ناموس کش کیش همند
2. غمگسار هم و ناسور کن نیش همند
3. صبح تا شام گدای هم و شب تا به سحر
4. شکر دریوزه گذار دل ریش همند
5. زان به صورت بشتابند و به آمیزش هم
6. که به خلوتگه معنی همه در پیش همند
7. دست از ین جمع پریشان بنمای، کایشان
8. همه بیگانه ی خویشند و بی خویش همند
9. کفر و دین را ببر از یاد که این فتنه گران
10. در بد آموزی ما مصلحت اندیش همند
11. عرفی این نکته ی مجموعه ی احباب نویس
12. که محبان وفا تازه کن ریش همند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده