عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 173

1. درد کیشان همه ناموس کش کیش همند

2. غمگسار هم و ناسور کن نیش همند

3. صبح تا شام گدای هم و شب تا به سحر

4. شکر دریوزه گذار دل ریش همند

5. زان به صورت بشتابند و به آمیزش هم

6. که به خلوتگه معنی همه در پیش همند

7. دست از ین جمع پریشان بنمای، کایشان

8. همه بیگانه ی خویشند و بی خویش همند

9. کفر و دین را ببر از یاد که این فتنه گران

10. در بد آموزی ما مصلحت اندیش همند

11. عرفی این نکته ی مجموعه ی احباب نویس

12. که محبان وفا تازه کن ریش همند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر پیل زوری وگر شیر چنگ
* به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
شعر کامل
سعدی
* چو از برگ گلش سنبل دمیدست
* ز حسرت در چمن گل پژمریدست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* وادی پیموده را از سرگرفتن مشکل است
* چون زلیخا، عشق می ترسم جوان سازد مرا
شعر کامل
صائب تبریزی