عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 181

1. مجنون تو هر دم روش تازه نسازد

2. بد نامیت آرایش آوازه نسازد

3. احزای مروت همه جمع آمده، امید

4. کش ناز تو بی بهره ز شیرازه نسازد

5. نازم به صفای مه کنعان، که زلیخا

6. گر غیرت حور است ، که بی غازه نسازد

7. دریاست به یک حوصلهٔ رحمت ساقی

8. در باده زند جام و به اندازه نسازد

9. در بزم وی ای دل مکن افغان کشی، آنجا

10. با نغمهٔ بی شعبه و آوازه نسازد

11. مرهم به از آن داغ که در حالت بهبود

12. همسایگی داغ تواش تازه نسازد

13. عرفی بکش این جام، بیاسا، که نه عیب است

14. گر تشنه لبی چون تو، به خمیازه نسازد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به عالم هر دلی کاو هوشمند است
* به زنجیر جنون عشق، بند است
شعر کامل
شیخ بهایی
* بمردی نباید شد اندر گمان
* که بر تو درازست دست زمان
شعر کامل
فردوسی
* چون به رنگ زرد من بر می خورد برگ خزان
* زعفران می مالد از خجلت به روی خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی