عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2

1. کوی عشق است و همه دانه و دام است این جا

2. جلوه ی مردم آزاده حرام است این جا

3. هر که بگذشت در این کوی به بند افتادست

4. طایر بی قفس و دام کدام است این جا

5. آن که هر گام بلغزید در این کوی برفت

6. صنعت راه روان لغزش گام است این جا

7. عشرت بزم تو زآن ست که محنت بر ماست

8. صبح آن ناحیه وقتی است که شام است این جا

9. برو از عشق مچین معرکه ای شیخ حرم

10. طفل را شیوه ی بازیچه حرام است این جا

11. شوق موسی چه که آن مه چو بر آید بر بام

12. مشعل طور کمندافکن بام است این جا

13. در حرم ذکر بتی دیر نشین خاص من است

14. لله الحمد که این زمزمه عام است این جا

15. عشق بنشست ز پا در ره ی جویایی قرب

16. زاغ اندیشه همان کبک خرام است این جا

17. سر تقدیر در آن نشأ رسد شحنه به گوش

18. سر این مسأله نگشای که خام است این جا

19. عرفی از هر دو جهان می رمد الا در دوست

20. همه جا وحشی از آن است که رام است این جا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن شعله ایم کز نفس گرم سینه سوز
* گرمی به آفتاب جهانتاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* مهرگان از باد بیرون آورد یاقوت را
* لعل را نوروز بر بندد به شاخ ارغوان
شعر کامل
امیر معزی
* آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
* وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شعر کامل
حافظ