عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 219

1. صد غم دمی بزاید، کانرا سبب نباشد

2. ز ابنای آفرینش، غم را سبب نباشد

3. خوش عالمی که در وی، کس کام دوست نبود

4. در کام دوست نبود، پیک طلب نباشد

5. از عادت ظریفان، زنهار پر حذر باش

6. کاندر نهاد ایشان، ذوق ادب نباشد

7. در ملک عشق کان را، بر شب بنا نهادند

8. آغاز روز نبود، انجام شب نباشد

9. گو سلسبیل و رضوان، می باش و می دهنده

10. در مجلس شرابی، کان نوش لب نباشد

11. روزی به قتل عرفی، گر پرسدت فضولی

12. گو دوستدار من بود، تا بی سبب نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنینست کردار این گوژپشت
* چو نرمی بسودی بیابی درشت
شعر کامل
فردوسی
* ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز
* کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو
شعر کامل
حافظ
* غرض از کون تو بودی که ز پروردن نخل
* گرچه از خار گذر نیست غرض هم رطبست
شعر کامل
انوری