عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 249

1. نسیم صبح چو برگ سمن فروریزد

2. جگر ز نالهٔ مرغ چمن فروریزد

3. فلک نظر به که دارد که نیش غمزهٔ او

4. هزاز ناوک جادوفکن فروریزد

5. اجل به صیدگه ناز او شود پامال

6. ز بس بر سر هم جان وتن فروریزد

7. نهفته بر لب شیرین اگر زنی انگشت

8. فسانه های غم کوهکن فروریزد

9. اگر شکسته دلم آستین برافشاند

10. جهان جهان غمش از هر شکن فروریزد

11. شکاف گریه دلم را رها کن، از غیرت

12. که خوشه خوشه زمژگان من فروریزد

13. که لاف حوصله زد، گو بیا و ببین، که دلم

14. حدیث عرفی خونین کفن فروریزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتیم درد تو عشق است و دوا نتوان کرد
* دردم از توست دوا از تو چرا نتوان کرد
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* مرا به ساده دلی های من توان بخشید
* خطا نموده ام و چشم آفرین دارم
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* به یک کرشمه که در کار آسمان کردی
* هنوز می پرد از شوق چشم کوکبها
شعر کامل
صائب تبریزی