عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 275

1. خوش آن که حیرتم از جلوهٔ جمال تو باشد

2. هجوم گریه ام از بادهٔ وصال تو باشد

3. چنین که حسن تو را فتنه دوست کرده ، ندانم

4. برای اهل قیامت ، چه در خیال تو باشد

5. به وصل چون بگدازد به حسرت تو سزاست

6. که مانع نگهش هم انفعال تو باشد

7. ز ضعف خویش هلاکم امید و می ترسم

8. که زنده مانم و این باعث ملال تو باشد

9. دم نزع چو ندیدم کسی به حال تو عرفی

10. مگر کسی که دل از جان کند، حلال تو باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جای نزهت نیست گیتی را که اندر باغ او
* نیشکر چون برگ سنبل زهر دارد در میان
شعر کامل
خاقانی
* ترا کارهای درشتست پیش
* گهی گرگ باید بدن گاه میش
شعر کامل
فردوسی
* از رشک اشک حاسد تو چون بقم شدست
* از رنج روی دشمن تو چون زریر باد
شعر کامل
انوری