عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 28

1. نوش دارو نشأ ی علت نهد در جان ما

2. در خمار معجز افتد عیسی از درمان ما

3. آبروی شمع را بیهوده نتوان ریختن

4. صد شب یلداست در هر گوشه ی زندان ما

5. ما خجل اما سخن در صنعت مشاطه اشت

6. گر نمود کفر دارد شاهد ایمان ما

7. زخم ها برداشتیم و فتح ها کردیم، لیک

8. هرگز از خون کسی رنگین نشد میدان ما

9. چشم اگر باز است و گر پوشیده از هم نگسلد

10. آمد و رفت نظر در دیده ی حیران ما

11. نی ز عصمت پاک دامانیم کز ناموس و ننگ

12. می کند آلودگی پرهیز از دامان ما

13. معنی روشن برون می جوشدم عرفی ز دل

14. در سیاهی می نگنجد چشمه ی حیوان ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرچه دست سرو کوتاه است از دامان گل
* سرو بالایی که ما داریم سر تا پا گل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرو می خواست به پابوس تو آید چون آب
* لیکن از جو نتوانست به یک پا بگذشت
شعر کامل
کمال خجندی
* قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت
* منظری از چمن نزهت درویشان است
شعر کامل
حافظ