عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 313

1. در ره سودای او، فرزانه در خون می رود

2. آشنا بر برگ گل، بیگانه در خون می رود

3. ساغر آسودگان غلتد چو مستان در شراب

4. می کشان عشق را، پیمانه در خون می رود

5. بس که خون آلوده خیزد، دود از شمع دلم

6. در هوای محفلم، پروانه در خون می رود

7. از برون لب ندانم چون شود، لیک آگهم

8. کز ته دل با لبم، افسانه در خون می رود

9. گریه در خواب و جگر پر نیش، مژگان در دماغ

10. ناله مستور و نفس مستانه در خون می رود

11. از نگاه گرم، عرفی، دیده مالا مال بود

12. گریه زد موجی و آتش در خون می رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در گشاد کار خود مشکل گشایان عاجزند
* شانه نتواند گشودن طره شمشاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند
* کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* یک شب خیال تو دیدم ما بخواب
* زان چشم، دگر به چشم ندیدم خواب را
شعر کامل
سلمان ساوجی