عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 325

1. کسی میوهٔ غم ز باغم نَخُورد

2. که حسرت به عیش و فراغم نخورد

3. نیاسودم از خوردن غم، دمی

4. که اندیشهٔ غم دماغم نخورد

5. دو صد شیشهٔ خون از دماغم چکید

6. که مرهم شرابی ز داغم نخورد

7. به عهدم چنان عافیت مُرد زود

8. که نو باوهٔ نخل باغم نخورد

9. شب غم چنان تلخ بر من گذشت

10. که پروانه دود چراغم نخورد

11. شدم شاخ گل، هیچ بلبل نخاست

12. شدم استخوان، هیچ زاغم نخورد

13. مگر خورد عرفی شراب از سفال

14. که کوثر ز سیمین ایاغم نخورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رازی که سر به مهر ادب بود عمرها
* آخر ز کاسه سر منصور شد بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* نماز شام قیامت به هوش بازآید
* کسی که خورده بود می ز بامداد الست
شعر کامل
سعدی
* قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست
* بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند
شعر کامل
حافظ