عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 336

1. از مرگ من آن عشوه نما را که خبر کرد

2. آن فتنهٔ ماتم زده ها را که خبر کرد

3. افسانهٔ غم های تو گویند به نوحه

4. از درد دلم اهل عزا که خبر کرد

5. گویند که آشفتگئی هست درآن زلف

6. زین غم، که فزون باد، صبا را که خبر کرد

7. بودند به هم گرم نگاه من و معشوق

8. بیگانگی آموز حیا را که خبر کرد

9. خلد از تو نگیرند شهیدان محبت

10. از جود تو این مشت گدا را که خبرکرد

11. در صومعه زهاد نهان باده گسارند

12. از شیوهٔ ما اهل ریا را که خبر کرد

13. عرفی به تو رندان ته خم لطف نمودند

14. از تیرگی ات اهل صفا را که خبر کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
* در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
شعر کامل
حافظ
* پیام من که رساند به یار مهرگسل
* که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
شعر کامل
سعدی
* به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت
* که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
شعر کامل
محتشم کاشانی