عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 338

1. بگو که نغمه سرایان عشق خاموشند

2. که نغمه نازک و اصحاب پنبه در گوشند

3. شکست شیشه و در پا خلید و بی خبران

4. هنوز میکده آشوب و عافیت کوشند

5. اگر ز دیر برندت به طوف کعبه، مباد

6. امید و یاس در این کوچه دوش بر دوش اند

7. هزار شیشه تهی گشت و تنگ حوصله گان

8. هنوز بی خبر از ته پیالهٔ دوشند

9. چه محنت آورد آن جمع را به ناله که تو

10. به ریشهٔ دلشان می خلی و خاموشند

11. فغان ز عادت عرفی که تا تو دشمن جان

12. رهش زدی، ز دلش دوستان فراموشند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ازان حسن تمام اجزا کسی چون چشم بردارد؟
* که دریک کاسه دارد نقل و می چشم چو بادامش
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای که دیدی قتل من در پای آن سرو سهی
* شحنه را ز این فتنه واقف کن که: قاتل می‌رود
شعر کامل
اوحدی
* تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهی
* گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی می‌زنم
شعر کامل
حافظ