عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 386

1. کی دل به جهان بنگرد و ناز و نعیمش

2. چون آتش دل برنفروزد ز نسیمنش

3. آن غمزه که از یاد شهیدان طرب افزاست

4. بالله که به یک ناله توان کرد رحیمش

5. در محفل آن در ننشینم که ز حشمت

6. از شاهی کونین کند عار ندیمش

7. ممنونم از آن غمزه که از کام دل من

8. شیرینی امید برد تلخی بیمش

9. دل زایر دیریست که هنگام زیارت

10. جبریل وضو کرده درآید به حریمش

11. ما لالهٔ آن باغ و بهاریم که در صبح

12. بر باد رود شبنم شادی ز نسیمش

13. آن دل که در او شعله زند مهر جمالش

14. در سایهٔ طوبی تو آسیب جحیمش

15. عرفی کند اندیشهٔ درمان غم دل

16. عاشق نه چنین است، بخوانید حکیمش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
* کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
شعر کامل
حافظ
* سرمه ماست گرد تو راحت ماست درد تو
* کیست حریف و مرد تو ای شه مردآفرین
شعر کامل
مولوی
* به زیر بال بلبل می شود گل از حیا پنهان
* در آن گلشن که باشد چهره چون ارغوان تو
شعر کامل
صائب تبریزی