عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 412

1. صنم می گوی و در بت می رقص

2. نوایی می زن و مستانه می رقص

3. عجب ذوقی بود در رقص مستی

4. تو نیز ای باده در پیمانه می رقص

5. بر افشان دست بر ناموس و آن گه

6. میان محرم و بیگانه می رقص

7. به جان با غیر جانان در میامیز

8. به تن با عاقل و فرزانه می رقص

9. دل از تمکین شود بی ذوق، زنهار

10. گهی کودک شو و طفلانه می رقص

11. چو خون در زخم صیدی گشته می جوش

12. چو دل در سینهٔ پروانه می رقص

13. مشو عرفی رهین باغ و بلبل

14. به بانگ جغد در ویرانه میرقص


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ
* سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
* بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* شب تنهاییم در قصد جان بود
* خیالش لطف‌های بی‌کران کرد
شعر کامل
حافظ