عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 473

1. از آن ز بادهٔ شوق تو هوش جان دزدم

2. که لذت غمت از او نهان دزدم

3. تو گرم رانی و سوزم که چون رسی بر من

4. چگونه شیوهٔ گرمی از آن عنان دزدم

5. خوش آن وصال که هر دم حلاوت نگهت

6. دل از نگاه و ز دل جان و من از جان دزدم

7. به جور تا کنم او را دلیر می خواهم

8. که فاش گویم و پنهان اثر از ان دزدم

9. به جرم عشق تو فردا به دوزخ ار فکنند

10. تمام آتش دوزخ در استخوان دزدم

11. خوش آن که یار به من بد گمان شود، عرفی

12. که لذت ستم از زخم امتحان دزدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از ما گله بی ثمری کس نشنیده است
* هر چند که چون بید سراپای زبانیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* رفته پایم به گل از پرتو چشم تر خویش
* نخل شمعم که بود ریشه من در سر خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
* عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است
شعر کامل
حافظ