غزل شمارهٔ 482
1. منم که آب گل و رنگ لاله می طلبم
2. در این لباس شراب دو ساله می طلبم
3. شکست جام شرابم ز سنگ توبه، ولی
4. در این خزان دیت خون لاله می طلبم
5. ز باده توبه حرام است در شریعت عشق
6. اگر قبول نداری، رساله می طلبم
7. متاع ملک شهادت که کیمیای دل است
8. اگر دعا نفروشد ز ناله می طلبم
9. تمام طالب ماه اند اهل دیده و من
10. که زادهٔ آدمیم، شکل هاله می طلبم
11. چنان به وادی مستی ز خویش گم گشتم
12. که لب ز باده و دست از پیاله می طلبم
13. علاج درد تو، عرفی، حکیم نشناسد
14. که من برون شفا این مقاله می طلبم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده