عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 500

1. از گریه های بیهده سر تا به پا ترم

2. هر چند بیش گریه کنم بی صفاترم

3. با آن که عمرهاست که بیگانه با منست

4. هر لحظه با کرشمهٔ او آشناترم

5. رضوان چگونه گوش به دستان من کند

6. کز بلبلان گلشن او خوش نواترم

7. خود را چه سان فروشم و کس چون خرد مرا

8. کز گوهر طبیعت خود بی بهاترم

9. نتوان دم از قبول بدین مایه زد، که من

10. از صوفیان گوشه نشین بی ریاترم

11. ای کام بخش غمزه اگر بینوا کُشی

12. اول مرا، که از دل خود بی نواترم

13. بی مهری تو دم به دم افزون تر است و من

14. از مهربانی تو محبت فزاترم

15. از شیوه های عشق تو که سرکش کسی نیافت

16. از نیش غمزهٔ تو به دل آشناترم

17. یک روز غم به شب نرساندم که غم نگفت

18. صد شکر کامشب از همه شب فتنه زاترم

19. گر در زمانه یار وفا کیش دیدمی

20. معلوم او شدی که از او با وفاترم

21. عرفی بتاز بر اثر نور دانشم

22. کز ماه و آفتاب تو را رهنماترم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
* گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
شعر کامل
حافظ
* هر چه رفت از عمر، یاد آن به نیکی می کنند
* چهره امروز در آیینه فردا خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عمر
* کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید
شعر کامل
سعدی