عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 519

1. خوش آن ساعت که می رفتی و طاقت می رمید از من

2. تغافل از تو می بارید و حسرت می چکید ازمن

3. خوش آن ساعت که هرگز بر مراد ما نبود، اما

4. نصیحت های بی تابانه گاهی می شنید از من

5. خوش آن غیرت که می افزود بیدادش اگر گاهی

6. حدیث شکوه آمیزی به گوشش می رسید از من

7. ز ذوق کشتن ما گرم خون گشتی و می دانم

8. که ممنونند فردای قیامت صد شهید از من

9. دلا امشب کجا بودی که محرم بودم و عرفی

10. چه زهرآلود نشترها به جانش می خلید از من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی که عیب ترا پیش چشم بنگارد
* ببوس دیده او را که بر تو حق دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
* که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* صورت یوسف نادیده صفت می‌کردیم
* چون بدیدیم زبان سخن از کار برفت
شعر کامل
سعدی