عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 524

1. میرم ز هجر و گویم، یا رب به حسرت من

2. کز داغ دل مسوزان، کس را به محنت من

3. هنگام نزع این است، مقصود من که گر یار

4. چیزی اگر نگردد، فهم از اشارت من

5. خوش ساعتی که می کرد، منعم ز گریه، محرم

6. گردش به چین ابرو، منع از نصیحت من

7. از ناوک تو عمداً، دشوار می دهم جان

8. تا در دلت بماند، یاد، این شهادت من

9. رفنم که بهر صلحش، عجزی کنم به عرفی

10. گو دل بکش به طعنم، این است طاقت من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شود به دولت او خاک شوره مهر گیا
* شود ز هیبت او سنگ خاره خاکستر
شعر کامل
انوری
* گل خیری چو بر اطراف گلستان گذرم
* نتواند که رخم بیند و صفرا نکند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نان جو خور، در بهشت سیر چشمی سیر کن
* گرد عصیان بهر گندم بر رخ آدم نشست
شعر کامل
صائب تبریزی