عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 96

1. دلم به قبله ی اسلام مایل افتاده است

2. صنم تراش من از کفر غافل افتاده است

3. مرا معامله در کوچه ایست با مرهم

4. که صد مسیح به یک زخم بسمل افتاده است

5. به دیر می رود ای کعبه رو رهت ، فریاد

6. که مست خوابی و آتش به محمل افتاده است

7. طواف کعبه مبادا که نا امید شوم

8. مدد کنید که جمازه در گل افتاده است

9. من از فریب عمارت گدا شدم ور نه

10. هزار گنج به ویرانه ی دل افتاده است

11. چگونه گریه بجوشد که چشم حیرانم

12. به آفتاب قیامت مقابل افتاده است

13. ز بار درد سبک مایه دان شهیدان را

14. که در محیط محبت به ساحل افتاده است

15. ز بحر جود کریمی که تشته در طلب است

16. هزار پایه گداتر ز سایل افتاده است

17. به آستان محبت شهید شد عرفی

18. برهمنی به در کعبه بسمل افتاده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا می توان ز آبله دست رزق خورد
* بهر چه خوشه چین ثریا شود کسی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر جهان همه کامست و دشمن اندر پی
* به دوستی که جهان جای کامرانی نیست
شعر کامل
سعدی
* دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا
* سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط
شعر کامل
وحشی بافقی