پروین اعتصامی_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 42

1. همی با عقل در چون و چرائی

2. همی پوینده در راه خطائی

3. همی کار تو کار ناستوده است

4. همی کردار بد را میستائی

5. گرفتار عقاب آرزوئی

6. اسیر پنجهٔ باز هوائی

7. کمین گاه پلنگ است این چراگاه

8. تو همچون بره غافل در چرائی

9. سرانجام، اژدهای تست گیتی

10. تو آخر طعمهٔ این اژدهائی

11. ازو بیگانه شو، کاین آشنا کش

12. ندارد هیچ پاس آشنائی

13. جهان همچون درختست و تو بارش

14. بیفتی چون در آن دیری بپائی

15. ازین دریای بی کنه و کرانه

16. نخواهی یافتن هرگز رهائی

17. ز تیر آموز اکنون راستکاری

18. که مانند کمان فردا دوتائی

19. بترک حرص گوی و پارسا شو

20. که خوش نبود طمع با پارسائی

21. چه حاصل از سر بی فکرت و رای

22. چه سود از دیدهٔ بی روشنائی

23. نهنگ ناشتا شد نفس، پروین

24. بباید کشتنش از ناشتائی


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
* عاشقی و نیک نامی سعدیا سنگ و سبوست
شعر کامل
سعدی
* من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
* دوستان معذور داریدم که پایم در گلست
شعر کامل
سعدی