پروین اعتصامی_دیوانمثنوی,تمثیل و مقطع (فهرست)

شمارهٔ 144-مناظره

1. شنیده‌اید میان دو قطره خون چه گذشت

2. گه مناظره، یک روز بر سر گذری

3. یکی بگفت به آن دیگری، تو خون که‌ای

4. من اوفتاده‌ام اینجا، ز دست تاجوری

5. بگفت، من بچکیدم ز پای خارکنی

6. ز رنج خار، که رفتش بپا چو نیشتری

7. جواب داد ز یک چشمه‌ایم هر دو، چه غم

8. چکیده‌ایم اگر هر یک از تن دگری

9. هزار قطرهٔ خون در پیاله یکرنگند

10. تفاوت رگ و شریان نمیکند اثری

11. ز ما دو قطرهٔ کوچک چه کار خواهد خاست

12. بیا شویم یکی قطرهٔ بزرگتری

13. براه سعی و عمل، با هم اتفاق کنیم

14. که ایمنند چنین رهروان ز هر خطری

15. در اوفتیم ز رودی میان دریائی

16. گذر کنیم ز سرچشمه‌ای بجوی و جری

17. بخنده گفت، میان من و تو فرق بسی است

18. توئی ز دست شهی، من ز پای کارگری

19. برای همرهی و اتحاد با چو منی

20. خوش است اشک یتیمی و خون رنجبری

21. تو از فراغ دل و عشرت آمدی بوجود

22. من از خمیدن پشتی و زحمت کمری

23. ترا به مطبخ شه، پخته شد همیشه طعام

24. مرا به آتش آهی و آب چشم تری

25. تو از فروغ می ناب، سرخ رنگ شدی

26. من از نکوهش خاری و سوزش جگری

27. مرا به ملک حقیقت، هزار کس بخرد

28. چرا که در دل کان دلی، شدم گهری

29. قضا و حادثه، نقش من از میان نبرد

30. کدام قطرهٔ خون را، بود چنین هنری

31. درین علامت خونین، نهان دو صد دریاست

32. ز ساحل همه، پیداست کشتی ظفری

33. ز قید بندگی، این بستگان شوند آزاد

34. اگر بشوق رهائی، زنند بال و پری

35. یتیم و پیره‌زن، اینقدر خون دل نخورند

36. اگر بٔ غارتگری فتد شرری

37. بحکم نا حق هر سفله، خلق را نکشند

38. اگر ز قتل پدر، پرسشی کند پسری

39. درخت جور و ستم، هیچ برگ و بار نداشت

40. اگر که دست مجازات، میزدش تبری

41. سپهر پیر، نمیدوخت جامهٔ بیداد

42. اگر نبود ز صبر و سکوتش آستری

43. اگر که بدمنشی را کشند بر سر دار

44. بجای او ننشیند بزور ازو بتری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سپهر بلند ار کشد زین تو
* سرانجام خشتست بالین تو
شعر کامل
فردوسی
* دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
* تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
شعر کامل
حافظ
* نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
* معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
شعر کامل
سعدی