پروین اعتصامی_دیوانمثنوی,تمثیل و مقطع (فهرست)

شمارهٔ 148-ناتوان

1. جوانی چنین گفت روزی به پیری

2. که چون است با پیریت زندگی

3. بگفت اندرین نامه حرفی است مبهم

4. که معنیش جز وقت پیری ندانی

5. تو، به کز توانائی خویش گوئی

6. چه میپرسی از دورهٔ ناتوانی

7. جوانی نکودار، کاین مرغ زیبا

8. نماند در این ٔ استخوانی

9. متاعی که من رایگان دادم از کف

10. تو گر میتوانی، مده رایگانی

11. هر آن سرگرانی که من کردم اول

12. جهان کرد از آن بیشتر، سرگرانی

13. چو سرمایه‌ام سوخت، از کار ماندم

14. که بازی است، بی‌مایه بازارگانی

15. از آن برد گنج مرا، دزد گیتی

16. که در خواب بودم گه پاسبانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا صبا شانه بر آن سنبل خم در خم زد
* آشیان دل یک سلسله را بر هم زد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عاشق شده ای ای دل سودات مبارک باد
* از جا و مکان رستی آن جات مبارک باد
شعر کامل
مولوی
* جهان آفریننده یار منست
* دل و تیغ و بازو حصار منست
شعر کامل
فردوسی