رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد اول (فهرست)

شمارهٔ 14-گوهر تابناک

1. زبون خلق ز خلق نکوی خویشتنم

2. چو غنچه تنگدل از رنگ و بوی خویشتنم

3. به عیب من چه گشاید زبان طعنه حسود

4. که با هزار زبان عیبجوی خویشتنم

5. مرا به ساغر زرین مهر حاجت نیست

6. که تازه روی چو گل از سبوی خویشتنم

7. نه حسرت لب ساقی کشد نه منت جام

8. به حیرت از دل بی‌آرزوی خویشتنم

9. به خواب از آن نرود چشم خسته‌ام تا صبح

10. که همچو مرغ شب افسانه گوی خویشتنم

11. به روزگار چنان رانده گشتم از هر سوی

12. که مرگ نیز نخواند بسوی خویشتنم

13. به تابناکی من گوهری نبود رهی

14. گهر شناسم و در جستجوی خویشتنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه خوشست بوی عشق از نفس نیازمندان
* دل از انتظار خونین دهن از امید خندان
شعر کامل
سعدی
* همچنان طفلی که در وحشت سرایی مانده است
* دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شعر کامل
رهی معیری
* نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود
* آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد
شعر کامل
حافظ