رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد سوم (فهرست)

شمارهٔ 12-بار گران

1. زندگی بر دوش ما بار گرانی بیش نیست

2. عمر جاویدان عذاب جاودانی بیش نیست

3. لاله بزم آرای گلچین گشت و گل دمساز خار

4. زین گلستان بهره بلبل فغانی بیش نیست

5. می کند هر قطره اشکی ز داغی داستان

6. گر چه شمعم شکوه دل را زبانی بیش نیست

7. آنچنان دور از لبش بگداختم کز تاب درد

8. چون نی اندام نحیفم استخوانی بیش نیست

9. من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن

10. ورنه او سنگین دل نامهربانی بیش نیست

11. تکیه بر تاب و توان کم کن در این میدان عشق

12. آن ز پا افتاده ای وین ناتوانی بیش نیست

13. قوت بازو سلاح مرد باشد کآسمان

14. آفت خلق است و در دستش کمانی بیش نیست

15. هر خس و خاری درین صحرا بهاری داشت لیک

16. سر به سر دوران عمر ما خزانی بیش نیست

17. ای گل از خون رهی پروا چه داری؟ کان ضعیف

18. پر شکسته طایر بی آشیانی بیش نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند
* کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* ره نیکمردان آزاده گیر
* چو استاده‌ای دست افتاده‌گیر
شعر کامل
سعدی
* اولین گام ار سمند عقل را پی می‌کنی
* وادی بی منتهای عشق را طی می‌کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی