رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 49

1. همه دردم همه داغم همه عشقم همه سوزم

2. همه در هم گذرد هر مه و سال و شب و روزم

3. وصل و هجرم شده یکسان همه از دولت عشقت

4. چه بخندم چه بگریم چه بسازم چه بسوزم

5. گفتنی نیست که گویم ز فراقت به چه حالم

6. حیف و صد حیف که دور از تو ندانی به چه روزم

7. دست و پایم طپش دل همه از کار فکنده

8. چشم بر جلوهٔ دیدار نیفتاده هنوزم

9. غصهٔ‌ بی‌غمیم داغ کند ور نه بگویم

10. داغ بی‌دردیم از پا فکند ور نه بسوزم

11. رضیم، جملهٔ آفاق فروزان ز چراغم

12. همچو مه، چشم بدریوزهٔ خورشید ندوزم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا
* چشم دارم که سلامی برسانی ز منش
شعر کامل
حافظ
* آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
* خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی