رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 51

1. با رخ همچو صبح و زلف چو شام

2. بامــــدادان بر آی بر لب بام

3. تا بدانند نور از ظلمت

4. تا شناسنــد صبح را از شـــــــام

5. بگذری گر ز معبد گبران

6. ور بر آئی به قبلهٔ اسلام

7. نشناسند زاهدان محراب

8. نپرستند کافران اصنام

9. محض عشوه است مر تو را ترکیب

10. وز کرشمه است مر تو را اندام

11. از دعای فرشته بیزارم

12. گر از آن لب دهی مرا دشنام

13. گر بسنجی تو عقل را با عشق

14. می بدانی تو نور را ز ظلام

15. نکنی فرق نیک را از بد

16. نشناسی حلال را ز حرام

17. دور از آن آستان نمی‌میرم

18. آه از این روی، آه از این اندام

19. قصهٔ خود رضی بیا و مگو

20. از تو چون کس نمیبرد پیغام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک من ناردانه شد نه عجب
* گو دل من کفیده نار شود
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* نشاط جوانی ز پیران مجوی
* که آب روان باز ناید به جوی
شعر کامل
سعدی
* مردم آزار محال است خجالت نکشد
* که نمک آب شود چون به جراحت گذرد
شعر کامل
صائب تبریزی