رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 61

1. آنچه من از تو، خدا می‌بینم

2. همه جا خوف و رجا می‌بینم

3. با وجود همه نومیدیها

4. همه امید روا می‌بینم

5. پای تا سر همه عصیان و خطا

6. همه پاداش خطا می‌بینم

7. دیده بر دوز ز خود تا بینی

8. کز کجا تا به کجا می‌بینم

9. با وجودی که تو را نتوان دید

10. من چه گویم که چها می‌بینم

11. از همه چیز تو را میشنوم

12. در همه چیز تو را می‌بینم

13. نیست جائی که نباشی آنجا

14. از سمک تا به سما می‌بینم

15. خسته دلها همه خرم دیدم

16. بسته درها همه وا می‌بینم

17. پا نهادم چو رضی در طلبت

18. سر خود در ته پا می‌بینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
* هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
شعر کامل
حافظ
* دل شکسته من آهش ار اثر دارد
* دعاکنم که خدایش شکسته‌تر دارد
شعر کامل
قاآنی
* من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم
* مگر تو از کرم خویش یار من باشی
شعر کامل
حافظ