رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 67

1. آموخت ما را آن زلف و گردن

2. زنار بستن، بت سجده کردن

3. آن مار گیسو بر گردن او

4. هر کس که بیند خونش بگردن

5. بس دلفریبند آن چشم و آن زلف

6. آن یک به شادی وین یک به شیون

7. گر از تو بندم دل بر دو گیتی

8. ای حیف از دل ای وای بر من

9. تا چند باشی همچون قلیواچ

10. در راه عرفان نه مرد و نه زن

11. عمر مسیحا پیشش نیرزد

12. روزی بسر با دلدار کردن

13. یاری که پنهان از جسم و جان است

14. در دیدهٔ دل دارد نشیمن

15. بارم گران است بر دوش گردون

16. روزی که افتد کارم به گردن

17. با ما چه حاصل از عقل گفتن

18. ما را چه لازم دیوانه کردن

19. خون کسی نیست بر گردن ما

20. از ما مپرهیز ای پاک دامن

21. هر چند خواریم بر درگه دوست

22. یک مشت خاکیم در چشم دشمن

23. دنیا و عقبی نبود رضی را

24. ساقی تو می ده مطرب تو نی زن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست
* نوبت لطف و عطاست بحر صفا در صفاست
شعر کامل
مولوی
* چون غنچه ز جمعیت دل انجمنی ساز
* برگ طرب خویش ز رنگین سخنی ساز
شعر کامل
صائب تبریزی
* به سان‌ گوی کردم دل که دیدم آن صنم دارد
* زسنبل زلف چون چوگان و ازگل چهره چون میدان
شعر کامل
امیر معزی