رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 8

1. داند آنکس که ز دیدار تو برخوردار است

2. که خرابات و حرم غیر در و دیوار است

3. ای که در طور ز بیحوصلگی مدهوشی

4. دیده بگشای که عالم همه‌گی دیدار است

5. همه پامال تو شد خواه سرو خواهی جان

6. و آنچه در دست من از توست همین پندار است

7. از تو ناقوس بدست من مست است که هست

8. و ز تو طرفی که ببستیم همین زنار است

9. برخور از باغچهٔ حسن که نشکفته، هنوز

10. گل رسوائی ما از چمن دیدار است

11. باور از مات نیاید به لب بام در آی

12. تا ببینی که چه شور از تو درین بازار است

13. دو جهان بر سر دل باخت رضی منفعل است

14. که فزایند بر آن بار گر این بازار است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر پیل زوری وگر شیر چنگ
* به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
شعر کامل
سعدی
* سنگین نمی شود اینهمه خواب ستمگران
* می شد گر از شکستن دلها صدابلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* شیوه چشمت فریب جنگ داشت
* ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
شعر کامل
حافظ