رودکی_دیوانقصیده و قطعه (فهرست)

شمارهٔ 22

1. چون تیغ به دست آری، مردم نتوان کشت

2. نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت

3. این تیغ نه از بهر ستمکاران کردند

4. انگور نه از بهر نبیذ است به چرخشت

5. عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده

6. حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت

7. گفتا که: که را کشتی تا کشته شدی زار؟

8. تا باز که او را بکشد؟ آن که تو را کشت

9. انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس

10. تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
* چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
شعر کامل
حافظ
* اگر هوشمندی به معنی گرای
* که معنی بماند ز صورت بجای
شعر کامل
سعدی
* ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
* یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
شعر کامل
وحشی بافقی