رودکی_دیوانقصیده و قطعه (فهرست)

شمارهٔ 29

1. از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟

2. کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد

3. گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب

4. چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد

5. صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش

6. گر خار بر اندیشی خرمانتوان خورد

7. او خشم همی گیرد، تو عذر همی خواه

8. هر روز به نو یار دگر می‌نتوان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
* به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد
شعر کامل
مولوی
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* خاک پیش تشنگان هرگز نگیرد جای آب
* چاره مخمور می، تریاک نتوانست کرد
شعر کامل
صائب تبریزی