رودکی_دیوانقصیده و قطعه (فهرست)

شمارهٔ 38

1. جز آن که مستی عشقست هیچ مستی نیست

2. همین بلات بسست، ای بهر بلا خرسند

3. خیال رزم تو گر در دل عدو گردد

4. ز بیم تیغ تو بندش جدا شود از بند

5. ز عدل تست به هم باز و صعوه را پرواز

6. ز حکم تست شب و روز را به هم پیوند

7. به خوشدلی گذران بعد ازین، که باد اجل

8. درخت عمر بداندیش را ز پا افگند

9. همیشه تا که بود از زمانه نام و نشان

10. مدام تا که بود گردش سپهر بلند

11. به بزم عیش و طرب باد نیک‌خواه تو شاد

12. حسود جاه تو بادا ز غصه زار و نژند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
* گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
شعر کامل
حافظ
* چو بوسید پیکان سرانگشت اوی
* گذر کرد بر مهرهٔ پشت اوی
شعر کامل
فردوسی
* ز ناله ای که کند خامه می توان دانست
* که کوه درد به دل صاحب سخن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی