سعدی_بوستانباب نهم در توبه و راه صواب (فهرست)

شمارهٔ 21-حکایت

1. یکی را به چوگان مه دامغان

2. بزد تا چو طبلش بر آمد فغان

3. شب از بی قراری نیارست خفت

4. بر او پارسایی گذر کرد و گفت

5. به شب گر ببردی بر شحنه، سوز

6. گناه آبرویش نبردی به روز

7. کسی روز محشر نگردد خجل

8. که شبها به درگه برد سوز دل

9. هنوز ار سر صلح داری چه بیم؟

10. در عذرخواهان نبندد کریم

11. ز یزدان دادار داور بخواه

12. شب توبه تقصیر روز گناه

13. کریمی که آوردت از نیست هست

14. عجب گر بیفتی نگیردت دست

15. اگر بنده‌ای دست حاجت برآر

16. و گر شرمسار آب حسرت ببار

17. نیامد بر این در کسی عذر خواه

18. که سیل ندامت نشستش گناه

19. نریزد خدای آبروی کسی

20. که ریزد گناه آب چشمش بسی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ذره ام اما ز فیض داغ عالمسوز عشق
* روشنی بخش زمین و آسمان گردیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* نخواستم که بگویم حدیث عشق و چه حاجت
* که آب دیده سرخم بگفت و چهره زردم
شعر کامل
سعدی
* ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس
* ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا
شعر کامل
مولوی