سعدی_بوستانباب اول در عدل و تدبیر و رای (فهرست)

شمارهٔ 22-در نواخت رعیت و رحمت بر افتادگان

1. الا تا بغفلت نخفتی که نوم

2. حرام است بر چشم سالار قوم

3. غم زیردستان بخور زینهار

4. بترس از زبردستی روزگار

5. نصیحت که خالی بود از غرض

6. چو داروی تلخ است، دفع مرض


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب که سرو قامت او شمع این کاشانه بود
* تا سحر گه بر گریزان پر پروانه بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* وصال با من خونین جگر چه خواهد کرد؟
* به تلخکامی دریا شکر چه خواهد کرد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* صندل از بهر سر مردم بیدرد بود
* چوب دارست علاج سر دیوانه عشق
شعر کامل
صائب تبریزی