سعدی_بوستانباب اول در عدل و تدبیر و رای (فهرست)

شمارهٔ 3-گفتار اندر بخشایش بر ضعیفان

1. نه بر حکم شرع آب خوردن خطاست

2. وگر خون به فتوی بریزی رواست

3. کرا شرع فتوی دهد بر هلاک

4. الا تا نداری ز کشتنش باک

5. وگر دانی اندر تبارش کسان

6. برایشان ببخشای و راحت رسان

7. گنه بود مرد ستمگاره را

8. چه تاوان زن و طفل بیچاره را؟

9. تنت زورمندست و لشکر گران

10. ولیکن در اقلیم دشمن مران

11. که وی بر حصاری گریزد بلند

12. رسد کشوری بی گنه را گزند

13. نظر کن در احوال زندانیان

14. که ممکن بود بی‌گنه در میان

15. چو بازارگان در دیارت بمرد

16. به مالش خساست بود دستبرد

17. کزان پس که بر وی بگریند زار

18. بهم باز گویند خویش و تبار

19. که مسکین در اقلیم غربت بمرد

20. متاعی کز او ماند ظالم ببرد

21. بیندیش ازان طفلک بی پدر

22. وز آه دل دردمندش حذر

23. بسا نام نیکوی پنجاه سال

24. که یک نام زشتش کند پایمال

25. پسندیده کاران جاوید نام

26. تطاول نکردند بر مال عام

27. بر آفاق اگر سر بسر پادشاست

28. چو مال از توانگر ستاند گداست

29. بمرد از تهیدستی آزاد مرد

30. ز پهلوی مسکین شکم پر نکرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* میل آن دانه خالم نظری بیش نبود
* چون بدیدم ره بیرون شدن از دامم نیست
شعر کامل
سعدی
* ز خاک آفریدت خداوند پاک
* پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
شعر کامل
سعدی
* گنج قارون که فرو می‌شود از قهر هنوز
* خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است
شعر کامل
حافظ