سعدی_بوستانباب دوم در احسان (فهرست)

شمارهٔ 1-سر آغاز

1. اگر هوشمندی به معنی گرای

2. که معنی بماند ز صورت بجای

3. که را دانش وجود و تقوی نبود

4. به صورت درش هیچ معنی نبود

5. کسی خسبد آسوده در زیر گل

6. که خسبند از او مردم آسوده دل

7. غم خویش در زندگی خور که خویش

8. به مرده نپردازد از حرص خویش

9. زر و نعمت اکنون بده کان تست

10. که بعد از تو بیرون ز فرمان تست

11. نخواهی که باشی پراگنده دل

12. پراگندگان را ز خاطر مهل

13. پریشان کن امروز گنجینه چست

14. که فردا کلیدش نه در دست تست

15. تو با خود ببر توشه خویشتن

16. که شفقت نیاید ز فرزند و زن

17. کسی گوی دولت ز دنیا برد

18. که با خود نصیبی به عقبی برد

19. به غمخوارگی چون سرانگشت من

20. نخارد کس اندر جهان پشت من

21. مکن، بر کف دست نه هرچه هست

22. که فردا به دندان بری پشت دست

23. به پوشیدن ستر درویش کوش

24. که ستر خدایت بود پرده پوش

25. مگردان غریب از درت بی نصیب

26. مبادا که گردی به درها غریب

27. بزرگی رساند به محتاج خیر

28. که ترسد که محتاج گردد به غیر

29. به حال دل خستگان در نگر

30. که روزی دلی خسته باشی مگر

31. درون فروماندگان شاد کن

32. ز روز فروماندگی یاد کن

33. نه خواهنده‌ای بر در دیگران

34. به شکرانه خواهنده از در مران


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از تو ای دوست نگسلم پیوند
* ور به تیغم برند بند از بند
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* چون قمری از این رشک ننالد به چمن ها
* کاین اشک روان را به من آن سرو روان داد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* پرویز به هر بزمی زرین تره گستردی
* کردی ز بساط زر زرین تره را بستان
شعر کامل
خاقانی