سعدی_بوستانباب دوم در احسان (فهرست)

شمارهٔ 12-گفتار اندر گردش روزگار

1. تو با خلق سهلی کن ای نیکبخت

2. که فردا نگیرد خدا بر تو سخت

3. گر از پا درآید، نماند اسیر

4. که افتادگان را بود دستگیر

5. به آزار فرمان مده بر رهی

6. که باشد که افتد به فرماندهی

7. چو تمکین و جاهت بود بر دوام

8. مکن زور بر ضعف درویش و عام

9. که افتد که با جاه و تمکین شود

10. چو بیدق که ناگاه فرزین شود

11. نصیحت شنو مردم دور بین

12. نپاشند در هیچ دل تخم کین

13. خداوند خرمن زیان می‌کند

14. که بر خوشه چین سرگران می‌کند

15. نترسد که نعمت به مسکین دهند

16. وزان بار غم بر دل این نهند؟

17. بسا زرومندا که افتاد سخت

18. بس افتاده را یاوری کرد بخت

19. دل زیر دستان نباید شکست

20. مبادا که روزی شوی زیر دست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی
* این باد بهار بوستانست
* یا بوی وصال دوستانست
شعر کامل
سعدی
* با این همه آن رنج شما گنج شما باد
* افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
شعر کامل
مولوی