سعدی_بوستانباب سوم در عشق و مستی و شور (فهرست)

شمارهٔ 1-سر آغاز

1. خوشا وقت شوریدگان غمش

2. اگر زخم بینند و گر مرهمش

3. گدایانی از پادشاهی نفور

4. به امیدش اندر گدایی صبور

5. دمادم شراب الم در کشند

6. وگر تلخ بینند دم در کشند

7. بلای خمارست در عیش مل

8. سلحدار خارست با شاه گل

9. نه تلخ است صبری که بر یاد اوست

10. که تلخی شکر باشد از دست دوست

11. ملامت کشانند مستان یار

12. سبک تر برد اشتر مست بار

13. اسیرش نخواهد رهایی زبند

14. شکارش نجوید خلاص از کمند

15. سلاطین عزلت، گدایان حی

16. منازل شناسان گم کرده پی

17. به سر وقتشان خلق کی ره برند

18. که چون آب حیوان به ظلمت درند؟

19. چو بیت‌المقدس درون پر قباب

20. رها کرده دیوار بیرون خراب

21. چو پروانه آتش به خود در زنند

22. نه چون کرم پیله به خود برتنند

23. دلارام در بر، دلارام جوی

24. لب از تشنگی خشک، برطرف جوی

25. نگویم که بر آب قادر نیند

26. که بر شاطی نیل مستسقیند


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنینست کردار چرخ بلند
* به دستی کلاه و به دیگر کمند
شعر کامل
فردوسی
* تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
* خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
شعر کامل
حافظ
* خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگربار بیا
* دفع مده دفع مده ای مه عیار بیا
شعر کامل
مولوی