سعدی_بوستانباب سوم در عشق و مستی و شور (فهرست)

شمارهٔ 12-حکایت

1. طبیبی پری چهره در مرو بود

2. که در باغ دل قامتش سرو بود

3. نه از درد دلهای ریشش خبر

4. نه از چشم بیمار خویشش خبر

5. حکایت کند دردمندی غریب

6. که خوش بود چندی سرم با طبیب

7. نمی‌خواستم تندرستی خویش

8. که دیگر نیاید طبیبم به پیش

9. بسا عقل زورآور چیردست

10. که سودای عشقش کند زیردست

11. چو سودا خرد را بمالید گوش

12. نیارد دگر سر برآورد هوش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با ما بساز یکنفس آخر که همچو عود
* ما را بسوخت مطربهٔ پرده‌ساز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نخواستم که بگویم حدیث عشق و چه حاجت
* که آب دیده سرخم بگفت و چهره زردم
شعر کامل
سعدی
* با خیال یار در یک پیرهن خوابیده ام
* بر ندارد سر زبالین هر که بیدارم کند!
شعر کامل
صائب تبریزی