سعدی_بوستانباب چهارم در تواضع (فهرست)

شمارهٔ 2-حکایت در این معنی

1. یکی قطره باران ز ابری چکید

2. خجل شد چو پهنای دریا بدید

3. که جایی که دریاست من کیستم؟

4. گر او هست حقا که من نیستم

5. چو خود را به چشم حقارت بدید

6. صدف در کنارش به جان پرورید

7. سپهرش به جایی رسانید کار

8. که شد نامور لؤلؤ شاهوار

9. بلندی از آن یافت کو پست شد

10. در نیستی کوفت تا هست شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک بدخواهت از حسد چو بقم
* روی بدگویت از عنا چو زریر
شعر کامل
انوری
* گرت کسی بپرستد ملامتش نکنم من
* تو هم در آینه بنگر که خویشتن بپرستی
شعر کامل
سعدی
* خود را چو برگ کاه سبک کن ز هر چه هست
* آنگه کمند جاذبه کهربا ببین
شعر کامل
صائب تبریزی