سعدی_بوستانباب ششم در قناعت (فهرست)

شمارهٔ 12-حکایت

1. شنیدم که صاحبدلی نیکمرد

2. یکی خانه بر قامت خویش کرد

3. کسی گفت می‌دانمت دسترس

4. کزاین خانه بهتر کنی، گفت بس

5. چه می‌خواهم از طارم افراشتن؟

6. همینم بس از بهر بگذاشتن

7. مکن خانه بر راه سیل، ای غلام

8. که کس را نگشت این عمارت تمام

9. نه از معرفت باشد و عقل و رای

10. که بر ره کند کاروانی سرای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
* که قیامتست چندان سخن از دهان خندان
شعر کامل
سعدی
* هرگز حدیث زلف تو کوته نمی شود
* این گفت و گوی تا به قیامت مسلسل است
شعر کامل
جامی
* چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
* عاشقی و نیک نامی سعدیا سنگ و سبوست
شعر کامل
سعدی