سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 14

1. امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را

2. یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را

3. یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد

4. ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را

5. هم تازه رویم هم خجل هم شادمان هم تنگ دل

6. کز عهده بیرون آمدن نتوانم این انعام را

7. گر پای بر فرقم نهی تشریف قربت می‌دهی

8. جز سر نمی‌دانم نهادن عذر این اقدام را

9. چون بخت نیک انجام را با ما به کلی صلح شد

10. بگذار تا جان می‌دهد بدگوی بدفرجام را

11. سعدی علم شد در جهان صوفی و عامی گو بدان

12. ما بت پرستی می‌کنیم آن گه چنین اصنام را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای خوشا در مجلس روحانیان گاه صبوح
* دلنوازان عود سوز و پرده سازان عود ساز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد
* عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* احوال گنج قارون کایام داد بر باد
* در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد
شعر کامل
حافظ