سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 172

1. هر آن ناظر که منظوری ندارد

2. چراغ دولتش نوری ندارد

3. چه کار اندر بهشت آن مدعی را

4. که میل امروز با حوری ندارد

5. چه ذوق از ذکر پیدا آید آن را

6. که پنهان شوق مذکوری ندارد

7. میان عارفان صاحب نظر نیست

8. که خاطر پیش منظوری ندارد

9. اگر سیمرغی اندر دام زلفی

10. بماند تاب عصفوری ندارد

11. طبیب ما یکی نامهربانست

12. که گویی هیچ رنجوری ندارد

13. ولیکن چون عسل بشناخت سعدی

14. فغان از دست زنبوری ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نگشاید فقیر روزۀ خویش
* جز به نان جوین و ترّه و دوغ
شعر کامل
جامی
* گرد لبت بنفشه از آن تازه و تر است
* کآب حیات می‌خورد از جویبار حسن
شعر کامل
حافظ
* گنج آزادگی و کنج قناعت ملکیست
* که به شمشیر میسر نشود سلطان را
شعر کامل
سعدی