سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 183

1. کدام چاره سگالم که با تو درگیرد

2. کجا روم که دل من دل از تو برگیرد

3. ز چشم خلق فتادم هنوز و ممکن نیست

4. که چشم شوخ من از عاشقی حذر گیرد

5. دل ضعیف مرا نیست زور بازوی آن

6. که پیش تیر غمت صابری سپر گیرد

7. چو تلخ عیشی من بشنوی به خنده درآی

8. که گر به خنده درآیی جهان شکر گیرد

9. به خسته برگذری صحتش فرازآید

10. به مرده درنگری زندگی ز سر گیرد

11. ز سوزناکی گفتار من قلم بگریست

12. که در نی آتش سوزنده زودتر گیرد

13. دو چشم مست تو شهری به غمزه‌ای ببرند

14. کرشمه تو جهانی به یک نظر گیرد

15. گر از جفای تو در کنج خانه بنشینم

16. خیالت از در و بامم به عنف درگیرد

17. مکن که روز جمالت سر آید ار سعدی

18. شبی به دست دعا دامن سحر گیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
* کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است
شعر کامل
حافظ
* گویی که رشته های عقیقست و لاژورد
* از لاله و بنفشه همه روی مرغزار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
* غلام همت سروم که این قدم دارد
شعر کامل
حافظ