سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 203

1. تو را نادیدن ما غم نباشد

2. که در خیلت به از ما کم نباشد

3. من از دست تو در عالم نهم روی

4. ولیکن چون تو در عالم نباشد

5. عجب گر در چمن برپای خیزی

6. که سرو راست پیشت خم نباشد

7. مبادا در جهان دلتنگ رویی

8. که رویت بیند و خرم نباشد

9. من اول روز دانستم که این عهد

10. که با من می‌کنی محکم نباشد

11. که دانستم که هرگز سازگاری

12. پری را با بنی آدم نباشد

13. مکن یارا دلم مجروح مگذار

14. که هیچم در جهان مرهم نباشد

15. بیا تا جان شیرین در تو ریزم

16. که بخل و دوستی با هم نباشد

17. نخواهم بی تو یک دم زندگانی

18. که طیب عیش بی همدم نباشد

19. نظر گویند سعدی با که داری

20. که غم با یار گفتن غم نباشد

21. حدیث دوست با دشمن نگویم

22. که هرگز مدعی محرم نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن که پرنقش زد این دایره مینایی
* کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
شعر کامل
حافظ
* خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد
* سر مویی به غلط در همه اندامم نیست
شعر کامل
سعدی
* تیغ تو کز خون خصم قطره‌چکان آمده
* گلشن فتح تو راست شاخ گل ارغوان
شعر کامل
محتشم کاشانی