سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 240

1. چه کند بنده که بر جور تحمل نکند

2. دل اگر تنگ شود مهر تبدل نکند

3. دل و دین در سر کارت شد و بسیاری نیست

4. سر و جان خواه که دیوانه تأمل نکند

5. سحر گویند حرامست در این عهد ولیک

6. چشمت آن کرد که هاروت به بابل نکند

7. غرقه در بحر عمیق تو چنان بی‌خبرم

8. که مبادا که چه دریام به ساحل نکند

9. به گلستان نروم تا تو در آغوش منی

10. بلبل ار روی تو بیند طلب گل نکند

11. هر که با دوست چو سعدی نفسی خوش دریافت

12. چیز و کس در نظرش باز تخیل نکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صیقل روح و طباشیر جگر مهتاب است
* جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
* بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
شعر کامل
سعدی
* بلاهای سیه را جمع کردند
* ازان زلف پریشان آفریدند
شعر کامل
صائب تبریزی